Intelligence and creativity



 

جستجو در گوگل دروازه ورود به دنیای اینترنت است. کلمات و اصطلاحاتی که جست‌وجو می‌کنید روی تجربه‌ی شما اثر مستقیمی می‌گذارند. در بیشتر مواقع گوگل برای جست‌وجو کردن بهترین ابزار است، اما آیا می‌دانستید همین ابزار مفید در بعضی مواقع می‌تواند شما را گمراه کند و یا علیه‌تان عمل کند؟ همراه ما باشید تا به شما بگوییم بهتر است چه عباراتی را گوگل نکنید.
 

۱۰. نشانه‌های بیماری

بیایید از وضعیت سلامتی شروع کنیم. وب‌سایت‌های زیادی وجود دارند که به بیماری‌ها و نشانه‌های آنها اشاره می‌کنند و اغلب توسط افراد غیرحرفه‌ای مدیریت می‌شوند. قطعا نگاه کردن به نشانه‌های بیماری در اینترنت، نه‌تنها به شما کمکی نمی‌کند بلکه حال‌تان را بدتر می‌کند و شما را می‌ترساند. اگر حس می‌کنید که مشکلی دارید به سراغ پزشک واقعی بروید و از گوگل به‌عنوان پزشک استفاده نکنید.

۹. جست‌وجوی مجرمانه

breaking-bad

این موضوع بسیار جدی است. شاید عبارات «چگونه بمب بسازیم» یا «چطور قرص آمفتامین درست کنیم» را فقط به‌خاطر کنجکاوی جست‌وجو کنید، اما این را به یاد داشته باشید که نیروهای امنیتی و مبارزه با مواد مخدر این جست‌وجوها را رهگیری می‌کنند و آدرس IP شما را در دیتابیس خود ذخیره می‌کنند. شما که نمی‌خواهید به‌خاطر کنجکاوی به دردسر بیفتید؟

۸. سرطان

این بخش از آن حوزه‌هایی است که هرچه کمتر درموردش بدانید بهتر است. سرطان نشانه‌های مختلفی دارد و اغلب آنها را می‌توان در سایر بیماری‌های عادی هم مشاهده کرد. نشانه‌هایی مثل سرگیجه، ضعف، حالت تهوع و … از این نشانه‌ها هستند. پس احتمال زیادی دارد که این نشانه‌ها را با سرطان اشتباهی بگیرید و بترسید.

۷. آلودگی ساس

آلودگی ساس بسیار خطرناک است

شاید اسم ساس را شنیده یا حتی از وجودش آسیب دیده باشید. اما تا حالا فکر کرده‌اید که آلودگی ناشی از ساس چگونه است؟ اگر می‌خواهید همچنان به خوابیدن ادامه بدهید توصیه می‌کنیم که درمورد آنها جست‌وجو نکنید.

۶. بیماری‌های پوستی

بیماری‌های پوستی مختلفی وجود دارند که ظاهر چندان جالبی ندارند. تصاویر این بیماری‌ها در وب‌سایت‌های گوناگون قابل‌مشاهده است. بهتر است که به سراغ این تصاویر نروید، چرا که بعضی از آنها واقعا آزاردهنده هستند.

۵. ریه‌ی افراد سیگاری

ممکن است که اهل سیگار کشیدن باشید و گاهی اوقات به این فکر کنید که سیگار کشیدن چطور به ریه‌ی شما آسیب می‌رساند. در سطح وب، تصاویر مختلفی از ریه‌ی افراد سیگاری پیدا می‌شود که بسیار عجیب هستند. البته اگر می‌خواهید که برای ترک سیگار مشوقی داشته باشید، می‌توانید به سراغ این تصاویر بروید، بااین‌حال بهتر است که این کار را نکنید.

۴. حیوانات خطرناک

حیوانات خطرناک زیادی وجود دارند

لطفا از جست‌وجوی چنین فهرستی خودداری کنید؛ مگر اینکه بخواهید فهرست چیزهایی را که موجب وحشت‌تان می‌شوند، طولانی‌تر کنید. حیوانات خطرناکی در دنیا وجود دارند و بعضی از آنها در اطراف شما زندگی می‌کنند. چنین ترس‌هایی باعث می‌شوند که از سفر کردن هم خودداری کنید.

۳. اسم خودتان

در عصر دیجیتال، حریم خصوصی به‌شدت تهدید می‌شود. اگر نام خود را جست‌وجو کنید این احتمال وجود دارد که با نتایج ناخوشایندی مثل اطلاعات قدیمی، محتوای بی‌ربط و تصاویر زننده‌ای از خودتان روبه‌رو شوید. اگر با چنین نتایجی روبه‌رو شوید، تمایل به حذف آنها پیدا خواهید کرد و این کار آسانی نیست.

۲. تخلیه‌ی جوش‌های سرسیاه

نتایج این جست‌وجو کمی متفاوت است. چندان ترسناک نیست و مشکلی را هم برای شما ایجاد نمی‌کند، اما وقت‌تان را تلف می‌کند، چرا که از تماشای این صحنه‌ها خسته نمی‌شوید. خیلی عجیب است که تخلیه جوش سرسیاه این‌قدر لذت بخش است. بنابراین توصیه می‌کنیم از دیدن آنها پرهیز کنید.

۱. متولد شدن نوزاد

حتما چنین صحنه‌هایی را در فیلم‌ها دیده‌اید. زن با صدای بلند فریاد می‌زند و پزشک تلاش می‌کند تا او را آرام کند. دیدن این صحنه‌ها حتی در فیلم هم موجب استرس می‌شود. اگر خانم‌ها این صحنه را ببینند ممکن است از به دنیا آوردن کودک پشیمان شوند. پس این صحنه‌ها را تماشا نکنید.

پس چه چیزی را جست‌وجو کنیم؟

خب شما می‌توانید به جای جست‌وجوی موارد ناخوشایند در گوگل، از آن لذت ببرید و جست‌وجوی خود را با کلماتی مثل چرا، چگونه و… شروع کنید. با این کار گوگل محبوب‌ترین جست‌وجوها را نشان می‌دهد که از دیدن نتایج آن تعجب خواهید کرد.


Intelligence and creativity
هدیه‌دادن به دیگران با احساس خوشایندی همراه است. هدیه‌دادن لذتی معادل لذت فیزیکی خلق می‌کند. هدیه‌گرفتن هم تجربه‌ای لذت‌بخش است. آخرین باری که هدیه گرفتید چه حسی داشتید؟ هدیه ممکن است قابل‌لمس باشد و یا حسی دل‌گرم‌کننده یا یک عذرخواهی ساده. هرچه باشد، حس خوبی به آدم می‌دهد. پس چرا منتظر باشیم تا دیگران به ما هدیه بدهند؟! بر مبنای پژوهش‌ها هدیه‌خریدن برای خودمان، به هر دلیلی به‌ویژه به‌خاطر دستاوردهای حرفه‌ای و فردی، سودمند و برای سلامتی مفید است. همراه ما باشید تا ببینیم چرا باید برای خودمان هدیه بخریم و روان‌شناسان دراین‌باره چه می‌گویند.
هدیه‌دادن به خودمان یک معاملهٔ دو سر برد است! پژوهشگران دریافته‌اند که هدیه‌دادن بخش‌هایی از مغز را تحریک می‌کند که با لذت‌های فیزیکی مانند خوردن شکلات تلخ یا شستن دست‌های سرد با آب گرم تحریک می‌شوند. درمقابل، هنگام دریافت هدیه احساس می‌کنید مهم هستید و مورد ستایش قرار گرفته‌اید،‌ حتی اگر یادداشتی ساده برای تشکر باشد. هدیه‌دادن به خودمان با حس خوب اقدام‌کردن به‌جای بی‌عملی همراه است. حالا که هدیه دادن و گرفتن این‌قدر لذت‌بخش هستند، چرا هر دو را با هم ترکیب نکنیم؟
وقتی به خودمان بیشتر توجه کنیم، درنتیجه به دیگران هم بیشتر توجه خواهیم کرد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند هرچه انسان خشنودتر باشد، میل بیشتری به مهربانی، شکیبایی، نوع‌دوستی و دیگر رفتارهای خیرخواهانه دارد.

برتراند راسل می‌گوید:

زندگی‌ خوب، زندگی‌ شاد است. منظورم این نیست که برای شاد بودن باید حالتان خوب باشد. برای اینکه حالتان خوب باشد، باید شاد باشید!

چطور به خودمان هدیه دهیم؟

چطور به خودمان هدیه بدهیم؟

هدیه‌دادن به خودمان، شکل‌های مختلفی دارد. اغلب‌شان هم در لحظه‌های زندگی روزمره جاری‌ است؛ مثلا هدیهٔ من به خودم این است که در حال نوشتن این مطلب، وقفه‌ای کوتاه کنم، به صندلی تکیه دهم، نفس‌ عمیقی بکشم و نگاهی به پنجره بیندازم. مثال دیگری می‌زنم: چند روز پیش، ذهنم به‌شدت درگیر دوستی بود که خیلی مشتاق بودم در کارش موفق شود؛ بنابراین این‌گونه به خودم پاداش دادم: رها‌کردن ذهنم از توجه زیادی به چیزهایی که در اختیارم نیستند. قدردانی برای فرصت یادگیری از اطرافیانمان هم نوعی هدیه است.

گاهی کاری‌نکردن هم هدیه است: نخوردن بشقاب دوم غذا، قطع‌نکردن حرف دوستی که در حال شکایت از روز کاری‌اش است، اعتراض‌نکردن به همسری که می‌خواهد کمی تنها باشد، تماشا نکردن تلویزیون تا دیروقت، رانندگی‌نکردن با سرعت زیاد و بسیاری هدیه‌های مشابه.

قطعا در طول روز فرصت‌های فراوانی برای دادن هدیه‌ای ساده اما دل‌پذیر و تأثیرگذار به خودمان وجود دارد. مدام از خودتان بپرسید: الان چه می‌توانم به خودم هدیه بدهم؟ از میان چیزهایی که توانایی تأمین‌شان را دارم، دلم چه می‌خواهد؟ سپس، برای انجام آن تلاش کنید.

در نگاهی بلند‌مدت‌تر به این پرسش‌ها پاسخ دهید: امروز، این هفته، امسال و حتی در این زندگی چه هدیه‌ای می‌توانم به خودم بدهم؟ حواستان به آنچه آگاهانه به ذهنتان می‌رسد، باشد. اجازه دهید ایده‌ها در فضای آگاهانه ذهنتان جریان پیدا کنند. می‌توانید انسانی دلسوز را تصور کنید و ببینید این آدم چه چیزهایی به شما خواهد داد؛ همان‌ها را به خودتان هدیه دهید.

با آگاهی از اینکه چه دل بزرگی دارید که مهربانی‌اش را اغلب نثار دیگران می‌کند، می‌توانید خودتان را هم در دامنهٔ پرتو مهر این دل قرار دهید. بگذارید مهر و محبت‌تان نثار کسی شود که اراده‌تان بیش از هر کسی بر او حاکم است و بنابراین، مهم‌ترین وظیفه‌تان مراقبت از اوست.

چرا زن‌ها باید برای خودشان هدیه بخرند؟

چرا زن‌ها باید برای خودشان هدیه بخرند؟

خانم‌ها عاشق هدیه‌گرفتن هستند. همان‌طور که گفتیم نیاز نیست صبر کنید تا کسی برایتان هدیه بخرد. شما فردی مستقل و توانمند هستید، پس این را در عمل نشان دهید.

۱. تلاش شما شایسته پاداش است

شما زنی قدرتمند و مستقل هستید. ممکن است شاغل باشید و یا ممکن است مادر باشید و مراقبت از کودک را بر ‌عهده بگیرید. شما سخت تلاش می‌کنید و شایسته قدردانی هستید. توانایی خرید جواهرآلات موردعلاقه‌تان احساس توانمندی به شما می‌دهد. خرید چیزی گران‌قیمت اما ماندگار به شما قدرت، حس استقلال و شایستگی می‌دهد.

۲. انتخاب با خودتان است

اغلب پس‌انداز می‌کنید تا برای عزیزانتان هدیه بخرید؛ اما مهم‌ترین فرد زندگی‌تان را فراموش می‌کنید: خودتان. البته که هدیه‌دادن به عزیزان کار خوبی است، اما خودتان را از قلم نیندازید. گاه‌به‌گاه چیزی را که واقعا دلتان می‌خواهد برای خودتان بخرید. این راهی است برای نشان‌دادن اینکه به خودتان عشق می‌ورزید.

خرید بهترین هدیه تکنولوژی تا ۷۰۰ هزار تومان

۳. پول کمتر اهمیت دارد

وقتی برای دیگران هدیه می‌خرید، معمولا بودجه خاصی مدنظرتان است. اما وقتی پای خودتان در میان باشد، می‌توانید سر کیسه را کمی شل کنید! چه اشکالی دارد؟ شما سلیقهٔ خوبی دارید و کیفیت برایتان مهم است. این چیزی نیست که مایهٔ خجالت باشد. پس کمی ولخرجی کنید.

هر هدیه‌ای را اینجا با تخفیف بخرید

۴. هروقت دلتان را زد، به‌راحتی به دیگران می‌بخشید

وقتی به خودتان هدیه می‌دهید، انتخاب با خودتان است.

چه حسی دارید وقتی مادرشوهرتان سراغ پیراهنی را می‌گیرد که سال پیش برایتان خریده و شما هیچ‌وقت نپوشیده‌اید؟! تقریبا غیرممکن است به کسی که هدیه‌ای به شما داده، بگویید از هدیه‌اش خوشتان نمی‌آید. وقتی هدیه از طرف خودتان باشد، همان چیزی است که دوست دارید. اگر هم مد یا سلیقه‌تان تغییر کرد، می‌توانید آن را به دیگران بدهید، بفروشید یا با هدیه‌ای نو جایگزین کنید.

۵. واقعا مایهٔ شادی است

هدیه‌ باعث افزایش شادی و اعتماد ‌به نفس می‌شود. حتی پاداش‌های کوچک مانند دسته‌گل یا پیام تشکر، ارزش کارهای خوب را دوچندان و گذر از سرخوردگی‌های روزمره را ساده‌تر می‌کند. اگر چنین چیزهای کوچکی مایهٔ دلگرمی‌تان است، تصور کنید انگشتر طلا چه می‌کند!

۶. به‌صرفه‌تر از روان‌درمانی است

طلا و جواهر ارزان نیستند، اما سرمایه‌گذاری اقتصادی و عاطفی به ‌شمار می‌روند. تصور کنید در پایان هفته‌ای ناخوشایند که هیچ چیزی حالتان را خوب نمی‌کند، خرید یک جفت گوشوارهٔ ریزه‌میزهٔ موردعلاقه‌تان چقدر می‌تواند شما را دل‌خوش کند.

۷. شما شایستهٔ برترین‌ها هستید

توضیحی وجود ندارد! شما شایسته بهترین‌ها هستید. هر روز باید بدرخشید. نیازی نیست صبر کنید تا دیگران این را به شما نشان دهند.

 

Intelligence and creativity

چطور از فلج تحلیلی پیشگیری کنیم؟

 
 

 

تحلیل بیش‌ از‌ اندازه، مشکل‌ساز است

احتمالا در بین اطرافیانتان فرد یا افرادی را می‌شناسید که در پاسخ به سؤال «عصر می‌آیی با هم قدم بزنیم؟» می‌گویند: «با تو تماس می‌گیرم.». برای برخی آدم‌ها تهیه و ارسال نامه به مدیرشان نصف روز طول می‌کشد. ممکن است برخی از افراد برای تصمیم‌گیری درباره برنامه سفر، در تعطیلات سال نو، به شش ماه زمان نیاز داشته باشند! این آدم‌ها دچار فلج تحلیلی هستند.

 

برای چنین آدم‌هایی همه مسائل درجه‌‌اهمیت یکسانی دارند و نیازمند بررسی دقیق و با جزئیات هستند. این افراد مدام گزینه‌های ممکن را بررسی می‌کنند و همیشه نگران موانع احتمالی هستند. مغز این افراد برای بررسی احتمال‌های بی‌پایان، مدام در تکاپوست. این‌چنین است که برای تصمیم‌گیری درباره قرار عصر جمعه به‌ اندازهٔ تصمیم‌گیری درباره مسئله مهم و تأثیرگذاری مثل پذیرش پیشنهاد شغلی، انرژی صرف می‌کنند. وقتی پای آدم‌های مهم مانند مدیر ارشد یا همسر در میان باشد وضعیت حتی بدتر هم می‌شود؛ چون نگرانی دیگری بابت دادن پاسخی که آنها را ناراحت کند هم به ماجرا اضافه می‌شود. در چنین حالتی، فرد همیشه مضطرب است. همه می‌دانیم که اضطراب مداوم چقدر آسیب‌زا است.

غلبه بر فلج تحلیلی با توصیه‌هایی مهم و تمرین‌هایی کاربردی

غلبه بر فلج تحلیلی

برای غلبه بر فلج تحلیلی توصیه‌های زیر را به ‌کار ببرید:

حواستان باشد فلج تحلیلی از چه زمانی آغاز می‌شود

وقتی سال‌ها این‌گونه رفتار کرده‌ باشید، به‌طور خودکار چنین روش تحلیلی را پیش می‌گیرید. باید روند چنین تحلیل‌هایی را آهسته‌تر کنید. مغز مضطربتان به شما می‌گوید: «راه غلبه بر اضطراب، تجزیه‌وتحلیل بیشتر است.»؛ اما این کار تنها چرخه اضطراب را تقویت می‌کند و بر اضطراب‌های قبلی اضافه می‌کند.

 

هروقت متوجه شدید که بر مسئله‌ای بسیار متمرکزید و در‌عین‌حال زیاد نگران آن هستید، دست نگه دارید؛ وضعیت را بررسی کنید و ببینید آیا بیش از اندازه مسئله را تحلیل نمی‌کنید؟

میزان اهمیت مسئله را مشخص کنید

اضطراب باعث می‌شود مسائل برایمان مهم‌تر جلوه کنند. برای رهایی از این وضعیت باید اولویت بندی را یاد بگیرید. این سؤال‌ها را از خودتان بپرسید: آیا مسئله‌ای حیاتی است؟ در نگاهی گسترده‌تر از هفته پیش‌ رو یا در زندگی من، این موضوع چقدر اهمیت دارد؟ بزرگ‌ترین ترس من چیست؟ با نگاهی منطقی، احتمال وقوع بدترین حالت چقدر است؟ اگر چنین حالتی رخ دهد، چه کاری از دست من برمی‌آید؟ در واقع، با این پرسش‌ها سعی می‌کنیم نظارت را از مغز مضطربمان بگیریم و به مغز منطقی‌مان بدهیم. در این مسیر مشخص کنید که اضطرابتان ناشی از بایدهای ذهنی‌تان است یا به‌خاطر چیزی است که واقعا آن را می‌خواهید. اگر پای بایدهای ذهنی‌تان در میان است، آنها را متوقف کنید.

مراقب کمال‌گرایی باشید

نامه‌ای که مدام به سروشکل آن می‌رسید و نگران درستی داده‌هایش هستید، نشانه‌ای از کمال گرایی است. کمال‌گرایی نمود دیگری از اضطراب است که اولویت‌بندی را به‌‌کل مختل می‌کند. اگر نمی‌خواهید هنگام تصمیم‌گیری مدام درگیری ذهنی داشته باشید، باید از کمال‌گرایی اجتناب کنید.

دست از راه‌رفتن روی لبه تیغ بردارید

اگر همیشه نگران رویارویی با آدم‌های مهم زندگی‌تان هستید، مدام هر جمله‌تان را سبک‌سنگین می‌کنید، به این فکر می‌کنید که کارهایتان دیگران را خشنود ‌کند یا دست‌کم ناراحت نکند، از سرعت زندگی‌تان به‌شدت می‌کاهید. راه‌حل این است که جسور باشید، حرفتان را بزنید و ببینید چه پیش می‌آید؛ سپس اگر لازم بود، برای اصلاح آن اقدام کنید.

تمرین‌های کاربردی

تمرینهایی برای غلبه بر فلج تحلیلی

توصیه‌هایی که پیش‌تر به آنها اشاره شد، کمک می‌کنند از بروز فلج تحلیلی آگاه شوید و برای جلوگیری از آن اقدام کنید. اما هدف اصلی این است که به‌طورکلی از فلج تحلیلی و اضطراب ناشی از آن پیشگیری کنیم. برای دستیابی به این هدف توصیه‌های زیر را در پیش بگیرید:

۱. تصمیم‌گیری سریع را تمرین کنید

این روش را به‌عنوان آخرین راه‌حل به‌کار ببرید. درمورد مسائل جزئی و روزمره، به‌سادگی و بدون نگرانی از پیامدهای آن، تصمیم‌های سریع بگیرید. هوس کردید از بیرون غذا بگیرید؟ بگیرید. دوستی برای آخر هفته دعوتتان کرده است؟ قبول کنید. با تمرین تصمیم‌گیری سریع در مسائل کم‌اهمیت، اعتماد به نفس خود را هم تقویت می‌شود. هدف این است که به‌تدریج، نگرانی و احساس ناخوشایندمان درباره تصمیم‌ها و اقدام‌های لحظه‌ای و هیجانی زندگی‌مان را کاهش دهیم. تصمیم هیجانی، در چنین موقعیت‌هایی، سودمند است؛ زیرا باعث می‌شود از فلج تحلیلی بگذریم و خطر کنیم (هرچند کوچک باشد). با گذر زمان و افزایش اعتماد به نفس و افزایش تجربه‌تان می‌توانید این روش را در تصمیم‌های مهم‌تر به‌ کار ببرید.

۲. با کامل‌نبودن کنار بیایید

این کمال‌گرایی است که باعث می‌شود برای ارسال گزارش‌ به مدیرتان تردید داشته باشید، بخواهید پیراهن‌تان را یک بار دیگر اتو بزنید یا شیشهٔ ماشین‌تان را چندباره تمیز کنید. دوباره می‌توانید با گام‌های کوچک شروع کنید. هدف کاهش سطح انتظارهایتان، کنارآمدن با خطا و اشتباه و تأیید این حقیقت است که همه مسائل به یک اندازه اهمیت ندارند.

۳. بر پایه حس درونی‌تان اقدام کنید

فلج تحلیلی ریشه در ذهن دارد. توجه به احساسات درونی‌مان در نقطه مقابل آن قرار دارد. این همان چیزی است که باعث می‌شود بخواهیم از بیرون غذا بگیریم یا برای پروژه‌ کاری خاصی داوطلب شویم. پیش از اینکه ناخودآگاه، دستتان را بالا ببرید یا اسیر وسواس فکری درباره پیامدها شوید، بفهمید چه احساسی دارید. آیا واقعا دلتان می‌خواهد این کار را انجام دهید؟ پس بر پایه همان احساس رفتار کنید.

۴. جرئت‌ورزی را تمرین کنید

هرچه بیشتر با احساس‌های ناخوشایندتان کنار بیایید، بیشتر به هیجان‌ها و حس درونی‌تان تکیه می‌کنید. در گام بعدی، باید جسارت داشته باشید، حرفتان را بزنید و احساس‌ها و نیازهایتان را ابراز کنید. در این موقعیت هم از موارد کوچک شروع کنید و ، رئیس و همسرتان رودررو شوید.

هرکسی می‌تواند با فلج تحلیلی مقابله کند. همانند دیگر اشکال اضطراب، روش مقابله با این‌گونه اضطراب این است که برعکس آنچه مغز مضطربمان به ما پیشنهاد می‌دهد، عمل کنیم: پیشروی به‌سوی مسائلی که دلیل نگرانی‌مان است و رسیدن به این نتیجه که آنچه گمان می‌کردیم، رخ نخواهد داد.

شما چقدر دچار فلج تحلیلی می‌شوید؟ چطور با آن مقابله می‌کنید؟ تجربه‌های کاربردی خود را با ما در میان بگذارید.


Intelligence and creativity

 

دنیاگیری ویروس کرونا و بروز بحران‌های مالی پس از آن، شرایط کاری بسیاری از سازمان‌ها را در سراسر جهان تغییر داد. برخی سازمان‌ها توانستند با دنیای درگیر با کرونا خود را سازگار کنند و بسیاری هم ضربه‌های اساسی خوردند. به‌طورکلی با پیدایش بحران‌های مشابه، رهبران و مدیران سازما‌ن‌ها چه تصمیماتی برای کاهش آسیب و گذر از بحران می‌توانند بگیرند و چه اقداماتی می‌توانند انجام دهند؟ در این مقاله به‌دنبال پاسخ این پرسش هستیم و چهار رفتار را معرفی خواهیم کرد که در مدیریت بحران به مدیران کمک می‌کند.
 

قبل از دنیا‌گیری کرونا، رهبران و مدیران سازمان‌ها به‌دنبال تقویت خلاقیت، رقابت‌پذیری، مدیریت درآمدها و سهم بیشتر از بازار بودند؛ اما امروز، اغلب آنها درگیر مدیریت هزینه‌ها و حفظ دارایی خود هستند. در شرایط جدید، از یک سو بسیاری از آنها با مشکلات اجرایی مانند کمبود نیرو، برهم‌خوردن زنجیره تأمین کالا و خدمات و کاهش فروش مواجه هستند؛ از سوی دیگر همین رهبران و اعضای گروه‌‌ها باید نگران حفظ سلامتی خود و اطرافیانشان نیز باشند و با چالش‌های دورکاری دست‌وپنجه نرم کنند. مجموعه این چالش‌ها، نگرش و روش تصمیم گیری مدیران و رهبران را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

بحران مالی از متداول‌ترین بحران‌های دوران دنیاگیری کرونا

تغییر رویکردها و انتخاب راهبردهای جدید آسان نیست. رهبران سازمان‌ها و مدیران کسب و ‌کارهای کوچک و بزرگ با چالش‌هایی مواجهند که قبلا سابقه نداشته است. بدیهی است که در چنین شرایطی نیاز به آموزش‌های سریع و مؤثر مدیریت بحران و بقای سازمان، ضروری است. در ادامه، چهار رفتار مهم و اثرگذاری را معرفی می‌کنیم که به مدیران، توانایی سازگاری با تغییر و تحول‌های جدید را می‌دهد:

۱. سریع تصمیم بگیرید

تصمیم‌گیری از مهم‌ترین ویژگی‌های رهبران موفق است؛ اما تصمیم‌گیری همواره در شرایط مطلوبی انجام نمی‌شود. در زمان بحران‌، مانند همه‌گیری کرونا شرایط به‌سرعت تغییر می‌کند. پس لازم است رهبران و مدیران سازما‌ن‌ها سرعت تصمیم‌گیری خود را زیاد کنند. رهبرانی در این دوران موفق‌اند که بتوانند به‌سرعت اطلاعات شرایط پیش‌آمده را پردازش کنند و به‌موقع تصمیمات لازم را بگیرند. گفتن این حرف از انجام آن راحت‌تر است. هرچه سازمان بزرگ‌تر باشد، پیچیدگی سطح تصمیم‌گیری هم بیشتر است؛ درنتیجه گرفتن تصمیمات فوری سخت‌تر می‌شود. در چنین وضعی توصیه‌های زیر شاید راهگشا باشد:

  • اولویت‌ها را تعیین کنید: ۳ تا ۵ هدف ‌مهم‌تر سازمان را در شرایط جدید مشخص کنید. در ابتدای بحران، این اهداف می‌توانند شامل حفظ سلامت کارکنان، مدیریت نقدینگی، رسیدگی به امور مهم مشتریان و تداوم فعالیت‌های اجرایی باشد. مشکلات ضروری را شناسایی کنید و مطمئن شوید که گروه مدیریتی به‌دنبال حل سریع آنها است. با پیدایش بیشتر جنبه‌های بحران، آمادگی تغییر و اصلاح اولویت‌ها را داشته باشید.

تعیین اولویت‌ها از مهمترین اقدامات مدیریت بحران است

  • گزینه‌های مختلف را سبک‌سنگین کنید: چه تضادی ممکن است بین اولویت‌‌های ازپیش‌تعیین‌شده ایجاد شود؟ تضاد بین اولویت‌های مهم و اولویت‌های اضطراری؟ یا بین سرپا ماندنِ امروز سازمان و موفقیت در آینده؟ بهترین رهبر کسی است که به‌جای فکرکردن به همۀ احتمالات، اولویت‌های خود را طبقه‌بندی می‌کند تا بتواند آنها را سبک‌سنگین کند.
  • اتاق بحران تشکیل دهید: به‌عنوان رهبر سازمان، نباید همه تصمیم‌ها را به‌تنهایی بگیرید. برای سازمان مشخص کنید که چه‌کسانی، درباره چه مسائلی و در چه زمانی اختیار تصمیم‌گیری دارند. هرم ارجاع تصمیم‌گیری در سازمان را رو به پایین بنا کنید نه رو به بالا!
  • عمل کنید و از اشتباهات بگذرید: یک تصمیم سریع قطعا کامل نیست چون شرایط، امکان بررسی کلی را از شما گرفته است؛ پس باید با اشتباهات احتمالی کنار بیایید. این را هم بدانید که پیامد تصمیم‌نگرفتن بدتر است.

۲. سازگار شوید

سازگاری با شرایط جدید رمز موفقیت در مدیریت بحران است.

رهبران قوی، در شرایط بحرانی، از بی‌اطلاعی و ندانستن ترسی ندارند؛ بلکه همه تلاش خود را می‌کنند تا به حداکثر اطلاعات منابع مختلف دسترسی پیدا کنند. همچنین، آنها از کمک متخصصان برون‌سازمانی برای سازگارشدن با شرایط جدید بهره می‌برند. رفتارهای زیر قدرت سازگاری شما و سازما‌نتان را بیشتر می‌کند:

  • موارد ممنوع را مشخص کنید: شاید بی‌رحمانه به نظر برسد؛ اما در بحران باید برخی امور اجرایی کنار گذاشته شوند. تعیین آنها با شماست. قاطعانه تصمیم بگیرید و آنها را بیان کنید.
  • رویکردهای دیروز را کنار بگذارید: اینکه پیش از بحران، چه رؤیاها و راهبردهایی برای سازمان داشتید را کنار بگذارید. بسیاری از برنامه‌هایی که دیروز طراحی کرده بودید و جواب می‌داد، امروز دیگر مؤثر نیستند؛ پس باید روش‌های جدیدی برای عملکرد سازمان خود ابداع کنید.
  • خطوط ارتباطی را بازسازی و سازگار کنید: نظامی‌ها اصطلاحی به نام «آگاهی محیطی» (Situational Awareness) دارند. این عبارت به‌معنای کسب اطلاع و آگاه‌شدن از شرایط منطقه نبرد است. این اطلاعات با عملیات‌ شناسایی (Reconnaissance) به دست می‌آید. به‌عنوان رهبر سازمان باید به شرایط جدید‌ آگاهی محیطی داشته باشید. منطقه نبرد شما می‌تواند بخش خدمات‌وفروش،‌ وضعیت سهام‌داران،‌ بخش کارکنان و زنجیره تأمین تدارکات باشد. این کار با تعیین سازوکارهای جمع‌آوری اطلاعات یا مشاوره با افرادی است که تأثیر بحران بر هر بخش را به‌خوبی بشناسند. رهبران قوی مناطق نبرد خود را به‌خوبی می‌شناسند و تغییرهای هر بخش را زیر نظر دارند.

۳. سکان هدایت را به دست بگیرید

رهبران مقتدر در شرایط مدیریت بحران پا پیش می‌گذارند و تلاش می‌کنند مسئله را مدیریت کنند. آنها گروه خود را سازگار می‌کنند، معیار‌های جدیدی را وضع و فرهنگ مسئولیت پذیری و پاسخ‌گویی را ارتقا می‌دهند.

به عنوان رهبر سازمان مدیریت بحران را به دست بگیرید

برای گم‌نشدن در طوفان بحران‌،‌ کارهای زیر را انجام دهید:

  • مواظب اولویت‌ها باشید: شما باید اولویت‌ها را به‌طور خلاصه و مشخص بنویسید و مطمئن شوید که آنها با هم در تضاد نباشند. ساختاری طراحی کنید تا بر روند اجراشدن اولویت‌ها نظارت کند و به‌طور روزانه یا هفتگی، عملکردهای مغایر با آنها را شناسایی کرده و به هر بخش گوشزد کند. فهرستی برای خود تهیه و آن را هر روز بررسی و به‌روزرسانی کنید.
  • شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) را تعیین کنید: ۳ تا ۵ تا از مهم‌ترین شاخص‌های کلیدی عملکرد هفتگی را تعیین کنید و از مدیران هر بخش بخواهید تا به‌طور مداوم گزارش آنها را ارسال کنند.
  • مراقب وضعیت جسمی و روحی خود باشید: به‌عنوان رهبر سازمان مسئولیت سنگین‌تری به عهده دارید. پس باید انرژی خود را برای گذر از شرایط سخت حفظ کنید. روش‌های منظمی برای سرحال نگه‌داشتن خودتان داشته باشید، مانند تغذیه مناسب، خواب کافی، ورزش و یا هر چیزی که به شما انرژی بدهد و حالتان را خوب نگه دارد. توان خود را برای مقابله با شرایط سخت بیشتر کنید.

۴. تأثیرگذار باشید

در دوران بحران، هیچ کاری مهم‌تر از مراقبت از گروه خود نیست. رهبران تأثیرگذار، در این دوران، حواس‌شان به شرایط و حواس پرتی های اعضای گروه هست. بااین‌حال تلاش می‌کنند که راه‌های جدیدی برای انگیزه دادن و اثربخشی گروه پیدا کنند. همچنین اهداف جدید را برای اعضا به‌طور مشخص و واضح بیان می‌کنند. اهمیت این موضوع این است که بحران‌های خارج از سازمان مانند دنیاگیری کرونا گرچه یک بحران سلامتی محسوب می‌شوند،‌ منجر به بروز بحران مالی هم شده‌اند. فهماندن اهداف و اولویت‌های جدید به اعضا منجر به هماهنگی بهتر برای عبور از این شرایط پراسترس می‌شود.

شما و گروه مدیران سازمان با انجام رفتارهای زیر، به اعضا کمک می‌کنید:

  • با اعضای گروه در تماس باشید: با کمک فناوری‌های ارتباطی، به‌طور مستمر (روزانه یا هفتگی)، ابتدا احوال کارکنان خود را جویا شوید؛ سپس به‌سراغ گزارش‌های کاری بروید. حتما زمانی را برای این کار اختصاص دهید.
  • هنگامی که ارتباط رهبران با سایر اعضای سازمان قطع می‌شود (مثلا در دوران دورکاری)، سطح ارتباط کاهش می‌یابد و احتمال تصمیم‌گیری بدون درنظرگرفتن وضعیت گروه بیشتر می‌شود. مواظب باشید که دچار چنین خطایی نشوید.
  • تقسیم مسئولیت کنید: برخی مسئولیت‌ها را به سایر اعضای گروه واگذار کنید. افراد تأثیرگذار و توانمندی را که می‌توانند در رهبری به شما کمک کنند، شناسایی کنید و از ظرفیت آنها برای هدایت گروه استفاده کنید.
  • توجه خود را بین گروه مشتریان و کارکنان تقسیم کنید: برای رسیدگی به درخواست مشتریان در دوران بحران، ابتدا اطلاعات لازم درباره مشتریان را کسب کنید. اقدام بدون اطلاع ممکن است به مشتریان شما آسیب بزند. سپس مشوق‌هایی مانند طولانی‌ترکردن بازپرداخت‌ها و معافیت‌های خاص را برای کمک به آنها تهیه و تنظیم کنید. برای کمک به کارمندان هم بر همدلی و همراهی با وضعیت روحی و جسمی آنها تمرکز کنید. همچنین مراقب کارمندانی باشید که مجبورند در سرکار حاضر شوند و امکانات اولیه بهداشتی را برای آنها فراهم کنید. به یاد داشته باشید که همین کارهای کوچک، تأثیر بسزایی بر عملکرد اعضای سازمان می‌گذارد.

همدلی و همراهی برای گذر از بحران‌ها ضروری است

  • بر موفقیت‌ها، پیشرفت های کوچک و غلبه موفقیت‌‌آمیز بر سختی‌ها تأکید کنید و آنها را بزرگ جلوه دهید.بسیاری از کسب‌وکارها اهداف شرافتمندانه‌ای دارند. بر نقاط مثبت تمرکز کنید و کوچک‌ترین فداکاری‌ها را بدون تشویق نگذارید. حتی حفظ عملکرد عادی سازمان در دوران بحران، خود یک موفقیت است.

Intelligence and creativity

آخرین جستجو ها

وبلاگ کاست های نایاب ایرانی فروشگاه آنلاین جهان حقوق | lawglobal | سایت جهان حقوق تخفیف ویژه فقط برای امروز دستگاه تصفیه آب صنعتی انواع لوازم یدکی لیفتراک بازی من سایت هواداران امیر کوثری اینجا همه چی هست سیستم متاسرچ و رزرو آنلاین بلیط هواپیما